ممنونم شهدا...
اروند...و راوی خوبی ک داشتیم.
امسال یک چیز دیگه بود...
سفر عشق بود،انگار کریلا بودم،امسال بهتر درک کردم،فهمیدم،دیدم،حس کردم...
امسال فکه ک برای اولین بارم بود آتیشم زد....خاک گرم و آفتاب سوزان فکه و تشنگی...وقتی دیگه توان را رفتن رو نداشتی...
یاده شهدایی ک بعد 3 روز از تشنگی...
یاده شهید 13 ساله...یاده شهدایی ک چه جوری ب شهادت رسیدند.
و من رو سیاه و شرمنده و فقط اشک...
و در آخر معراج شهدا که...
و در برگشت قم+جمکران
واقعا سفر جنوب رو نمیشه گفت باید دید و دید و دید.
+خدایا ممنونم بخاطر این همه خوبی و محبتت ممنونم...
+شهدا خیلی خیلی صفا دادید،انگار دوباره شارژ شدم...
+خدا رو شکر که امسال هم با شهدا آغاز شد...
هوامونو داشته باشید...
پ.ن:روز آخر همه ب شهدا یک قول دادند...
انشاا... هممون سر قول هایی ک ب شهدا دادیم بمونیم...انشاا...
+دل تنگه برا خاک طلائیه و شلمچه!
التماس دعا
یا زهرا
ان شالله سالی سرشارازمعنویات ویاری امام زمان داشته باشی.
باشما موافقم که امسال جنوب یه چیزه دیگه بود مخصوصا تیرخلاصی آخر محمودوند ....کاش بشه بارها وبارها توفیق چنین جای به همه داده شده که هرکی بتئنه خودشوتون خاک ها پیداکنه ...ان شالله عاقبت همه به شهادت ختم بشه.
التماس دعا.
یازهرا