الهی و ربی من لی غیرک

یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ . . .

اى دوست آنکس که دوستى ندارد

آخرین مطالب

یک تکه از خورشید

چهارشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۰۰ ب.ظ


 

دست ام گلوله خورده بود. جلو نشستم کنار راننده ی آمبولانس. جاده بمباران می شد.

چپ و راست مان را می زدند.چشم هایم از خستگی نیمه باز بود.درد نمی گذاشت بخوابم. بین راه،ترمز زد. از جایم پریدم و گفتم:

-چی شده؟

گفت:

- از آن پشت یک نوری می آد.

راست می گفت. انگار یک تکه از خورشید را گذاشته باشند پشت آمبولانس. پیاده شدیم.راننده در را باز کرد. پرسیدم:

- چی شده؟

گفت:

یکی از مجروحین شهید شده.

 

 

....تلنگر نوشت:

تا حالا شده از درد کسی از  نداری و ضعیف بودن کسی نارحت باشم؟

تا حالا شده دست کسی رو که نیازمنده با تمام توانم بگیرم و کمکش کنم؟

تا حالا شده از فشار ناراحتی دوستم که پولی نداره برای حل مشکلش خوابم نبره؟

تا حالا شده کمتر خرج کنم؟؟پول هامو جمع کنم و ب یک نفر که نیازمنده کمک کنم؟؟از غذای خودم بزنم ب اون بدم؟؟

شده واقعا برای خدا زندگی کنم؟؟

شده واسه مشکل دوستم من شبانه روز دعاش کنم بدون اینکه بگه از حالش خبر داشته باشم و براش نماز بخونم؟؟

 به معنای واقعی براش خواهری کنم؟؟

شده تو خیابون تو مسجد تو روضه یا... یک بچه یتیم رو میبینم خودم برم سمتش و سرشو ببوسم و یه هدیه براش بخرم؟؟

شده از هزینه سفر مشهدم بزنم بدمش به کسی که آرزوی مشهد رو داره؟؟

شده یک فقیر کمک خواست نه نگم؟؟

شده ب کم راضی باشم؟؟

شده یه مدت سخت بگیرم به خودم؟؟

شده چیزی که برای خودم میپسندم برای دیگران هم بپسندم؟؟

و خیلی چیزهایی دیگه......

شهدا مثل شما نیستند...خیلی دیدم نیستند...اگر هستند کم هستند....مثل یار آقا....!!

شهدا شما چه کردید و ما....

زندگی شما و ما؟؟

غذا خوردن شما و راه رفتن شما و ... و ما؟؟

فقط دعامون کنید...

انشاا...همه عاقبت به خیر شیم.

۹۲/۰۶/۰۶
sama